نگاهی به «ساعت ۵ عصر»

ساعت 5 عصر

چرا نمی‌خندیم؟

چند آیتمِ کمیکِ تلویزیونی که تنها وجهِ مشترک‌شان نمایشِ معضلی فرهنگی-اجتماعی است. این شاید سرراست‌ترین توصیفِ فرمِ رواییِ ساعت ۵ عصر باشد. مهرداد پرهام — هم‌چون آیتم‌هایی با شخصیتی ثابت در جُنگ‌های هفتگی — هر بار در مخمصه‌ای تازه گرفتار می‌آید و رفتن‌اش به بانک به تأخیر می‌افتد. البته، گرفتاری‌ها پشتِ سرِ هم و غافل‌گیرکننده نیستند و تماشاگر بعد از هر موقعیت فرصت دارد که به منطقِ رواییِ رخدادِ قبلی بیندیشد و آماده‌ی مخمصه‌ی بعدی باشد.

خواندن ادامه مطالب

مهمونی کامی: دیوارِ کوتاهِ رئالیسم

مهمونی کامی

مهمونی کامی بنای کارش را بر واقع‌گرایی گذاشته است؛ از جمله با به‌کارگیری گفت‌وگوهایی نزدیک به صحبت‌های هرروزه و اغلبْ بی‌هدفِ رهگذرانِ کوچه و خیابان، کاشتنِ اتفاق‌هایی نامنتظر سرِ راهِ شخصیت‌ها، بازی‌هایی که تلاش شده «واقعی» به نظر برسند و همین‌طور نور طبیعی و دوربینی که خودش را ملزم به تصحیحِ قاب نمی‌کند.

خواندن ادامه مطالب