روایت‌گری در «شبی که ماه کامل شد»

شبی که ماه کامل شد

عیان‌کردنِ حقیقت در پایانِ روایت

روایت‌گری یعنی چه‌گونگیِ ارائه‌ی اطلاعات به تماشاگر. شبی که ماه کامل شد برای ایجادِ کنجکاوی و تعلیق، دو نوعِ روایت‌گری را در هم آمیخته است: روایت‌گریِ دانای محدود و روایت‌گریِ دانای کل. که اولی حسِ کنجکاویِ را در تماشاگر برمی‌انگیزد و دومی، حسِ تعلیق را.

خواندن ادامه مطالب

واکاویِ صحنه‌ای از «تالی»

تالی

تلخی و سختیِ مادربودن

در اوایل فیلم صحنه‌ای هست که در آن مارلو (شارلیز ترون) دوست قدیمی‌اش را در کافه می‌بیند و با او گفت‌وگو می‌کند. به گمان نگارنده این صحنه چکیده‌ی تمام‌عیاری‌ست از کل فیلم. که حتی می‌شود آن را مستقل از کل دید و لذت برد، هم‌چون یک فیلمِ کوتاهِ خوب.

خواندن ادامه مطالب