ژانر وحشت پیچیدهتر از آنی است که به نظر میرسد. خون و خشونت و روابط جنسی، از عمیقترین ترسها و نگرانیها و تابوهای فرهنگی و احساسهای سرکوبشدهمان سخن میگویند. ساختن فیلمهای ترسناک تنها به پاشیدنِ سطلی خون بر پیکری برهنه و بیسر محدود نمیشود و دقت و ظرافت فراوانی میطلبد.
نگاهی به «ساعت ۵ عصر»
چرا نمیخندیم؟
چند آیتمِ کمیکِ تلویزیونی که تنها وجهِ مشترکشان نمایشِ معضلی فرهنگی-اجتماعی است. این شاید سرراستترین توصیفِ فرمِ رواییِ ساعت ۵ عصر باشد. مهرداد پرهام — همچون آیتمهایی با شخصیتی ثابت در جُنگهای هفتگی — هر بار در مخمصهای تازه گرفتار میآید و رفتناش به بانک به تأخیر میافتد. البته، گرفتاریها پشتِ سرِ هم و غافلگیرکننده نیستند و تماشاگر بعد از هر موقعیت فرصت دارد که به منطقِ رواییِ رخدادِ قبلی بیندیشد و آمادهی مخمصهی بعدی باشد.