زمانی یاهو! مسنجر یکهتازِ میدانِ ارتباطِ مجازی بود و صحبت از گپوگفتهای آنلاین که میشد، یاهو، اولین و شاید تنها نامی بود که به ذهن میرسید. یاهو – دستکم برای کاربرانِ ایرانی – یادآورِ اینترنتِ شمارهگیری Dial-up است (شبکهای بر بستر PSTN). شماری از کاربران اوضاعواحوالِ آن روزها را خوب به خاطر دارند: آنوقتها قطعشدنهای گاهوبیگاه و اعصابخُردکنِ شبکه طبیعی بود و خروج از اتاقهای گفتوگو (چَتروم) گریزناپذیر. کسی نگرانِ کسی نمیشد و بابتِ خروجِ ناگهانیِ دوست یا همصحبتاش از گروه، علتجویی نمیکرد.
اما با آمدنِ اینترنتِ پرسرعت اوضاع تغییر کرد. آن قطع و وصلها خیلی کمتر شدند. ضمن اینکه روزبهروز بر تعدادِ نرمافزاهای پیامرسان افزوده شد و یاهو، پیش از آنکه کاملاً از یادها برود میدان را برای تازهنفسها خالی کرد (حالا تعدادِ نرمافزارهای پیامرسان آنقدر زیاد شده است که بعید به نظر میرسد کسی نامِ همهشان را شنیده باشد).
تلگرام از محبوبترین نرمافزارهای ارتباطی در ایران است و گنجایش و پایداریِ گروهها، ویژگیهاییاند که از یاهو متمایزش میکنند. منظور از موردِ دوم (پایداری) این است که کموزیاد شدنِ اعضای گروه به قطع و وصلِ شبکه وابسته نیست. و اما دربارهی ویژگیِ اول: در آخرین بهروزرسانی، گروههای معمولی تا ۲۰۰ عضو را در خود جای میدهند و سوپرگروهها ۱۰۰۰۰ عضو را. «گروه» جایگزین «اتاقِ گفتوگو» شده است و واژهها، بیانکنندهی تفاوتهایند: اتاقْ محلِ گفتوگو و نشستی موقتی است اما گروه، دستهای کوچک یا بزرگ از افراد با دلبستگیهای مشترک. گروه پایدار است ولی اتاقِ گفتوگو، محلِ رفتوآمد است و ناپایدار.
بنابراین بهغیر از مواردی که مدیر دست به حذفِ اعضا میزند خارجشدن از گروه در تلگرام – برخلافِ ترککردنِ اتاقِ گفتوگو در یاهو – اختیاری و غیرعادی است؛ بهخصوص در گروههای کوچک. خارجشدن، در گروههای شلوغ و سوپرگروهها نامحسوس است و به چشم نمیآید ولی قطعاً در گروههای کوچکی که دوستان و خویشاوندان اعضایش را تشکیل میدهند محسوس است و بازتابهایی را در پی دارد. بهویژه اینکه اگر آن گروهِ تلگرامی مابهازای بیرونی هم داشته باشد و اعضای گروه، بیرون از فضای مجازی با هم در ارتباط باشند.
پشتِ عبارتِ left the group علتهای گوناگونی خوابیدهاند. بگومگو یکی از آن علتهاست. بعضی وقتها یک یا چند تن از اعضا بهخاطر رنجش از کشمکشِ درگرفته، گروه را ترک میگویند. اینجور موقعها اغلب یکی از طرفینِ دعوا مقصر جلوه میکند و تا مدتها – و یا برای همیشه – مسببِ غیبتِ همیشگیِ خارجشدگان شناخته میشود. البته بیرون رفتن از گروه (بهخاطر جروبحث) روی دیگری هم دارد: ممکن است احساسِ شرمندگی و گناه به سراغِ شخص یا اشخاصی بیاید که آغازگرِ دعوا و مرافعه بودند. و شاید حسرتی هم در میان باشد: اگر آن بحث درنمیگرفت اکنون همه خوشوخرّم در کنار هم بودند. در هر حال، تنها خاطرهای که از همهی فعالیتهای درونگروهیِ تلگرامیِ خارجشدگان در یادها میمانَد همان جدالِ پایانی و وداعِ بیخداحافظی است.
اما ترککردنِ گروه آنهنگام که بیمقدمه و بهظاهر بیدلیل باشد کنجکاویبرانگیزتر و شائبهبرانگیزتر از موردِ قبلیست (در این حالت واکنشها و پرسشهای نهان و آشکار بیشتر میشوند). بارها پیش آمده که کسی گروه را ترک کند و دیگران فوری – چه در گروه و چه با پیامِ خصوصی – پیگیرِ دلیلِ رفتناش شوند. که این خود گواهیست بر عادینبودنِ خروجِ از گروه در تلگرام.
۱ دیدگاه
عجب