عملیات غیرنظامی

عملیات غیرنظامی

یکی از قانون‌های نانوشته‌‌ی هالیوود می‌گوید: قهرمان/ ضدقهرمان نمی‌تواند گذشته‌ی پُرافتخار/ ننگین‌اش را کنار بگذارد و زندگیِ معمولی‌ای را در پیش بگیرد. آرامشِ قهرمان باید کوتاه‌مدت باشد. همیشه چیزی باید او را کُفری کند و بِکشاند وسطِ معرکه.

عملیات غیرنظامی از همین قانون پیروی می‌کند. نگاهی به خلاصه‌ی داستان‌اش بیندازیم: بروکر مدتی‌ست که به آغوشِ ولرمِ خانواده بازگشته و سرش توی لاک خودش است. او گذشته را رها کرده، ولی گذشته او را نه… سرانجام مجموعه‌ای از اتفاق‌ها، مجبورش می‌کنند که دوباره دست‌به‌اسلحه شود و برود سراغِ آدم‌بدها.

پیرنگِ عملیات غیرنظامی عینهو کاماندویِ آرنولد شوارتزنگر است. که خُب اشکالی هم ندارد. ولی فیلم در پرداخت دو مشکل اساسی دارد. یکی نزدیک‌شدن به ملودرام، که مناسب این فیلم و قهرمان‌اش نیست. و دوم، بَدمنِ اصلی‌اش که بدبختانه کم زیارت‌اش می‌کنیم. بدتر این‌که جیمز فرانکو اصلاً به این نقش نمی‌خورد. در ضمن، با صورتِ نتراشیده و چهره‌ی اخمو که نمی‌شود شخصیت منفی ساخت. سازندگان برای این‌که کنتراستی ایجاد کنند بین گذشته و حالِ بروکر، در گذشته موهای خیلی بلند برایش گذاشته‌اند و در زمان حال موهایش را از تَه زده‌اند (سردستی‌بودنِ گریم شاملِ دیگر بازیگران هم می‌شود).

کاماندو

البته از حق نگذریم عملیات غیرنظامی حُسنی هم دارد نسبت به کاماندو: بازیگرِ نوجوان‌اش ایزابلا ویدویک (جالب این‌که آرنولد هم در کاماندو دختری دارد که می‌دزدند‌َش. نقش‌اش را آلیسا میلانو بازی می‌کند؛ هم‌او که حالا با شاه فالوده نمی‌خورد). بله، ایزابلا ویدویک ایفاگرِ نقشِ دختر بروکر است و احتمالاً آینده‌ی درخشانی را در پیش دارد. حرفِ فیلم هم با حضور چنین شخصیتی برجسته شده: به خاطر بچه‌ها هم که شده از بعضی کارها (انتقام) دست بِکشیم. چون آن‌ها فردا همان کاری را انجام می‌دهند که ما امروز.

موارد مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *