روایت‌گری در «شبی که ماه کامل شد»

شبی که ماه کامل شد

عیان‌کردنِ حقیقت در پایانِ روایت

روایت‌گری یعنی چه‌گونگیِ ارائه‌ی اطلاعات به تماشاگر. شبی که ماه کامل شد برای ایجادِ کنجکاوی و تعلیق، دو نوعِ روایت‌گری را در هم آمیخته است: روایت‌گریِ دانای محدود و روایت‌گریِ دانای کل. که اولی حسِ کنجکاویِ را در تماشاگر برمی‌انگیزد و دومی، حسِ تعلیق را.

خواندن ادامه مطالب

تأملی بر فضای شنیداری «دانکرک»

دانکرک

آه! چه جنگ دل‌نشینی*

دانکرک به ساختارهای رایجِ داستان‌گویی بی‌اعتناست و کوشیده است تا با تکیه بر تصویرها و صداها روایت‌گرِ برهه‌ای — چند روزه اما بسیار مهم — از جنگ جهانی دوم باشد. سه سطح را می‌توان برای فضای شنیداری این فیلم متصور شد: صدای آدم‌ها (گفت‌وگوها و آواهای‌شان)؛ صدای محیط (آمبیانس) و سروصداهای صحنه (صدای پاها، گلوله، انفجار و…)؛ و سطح سوم، موسیقی (که بحثِ اصلیِ ما این یکی‌ست).

خواندن ادامه مطالب